یکی از تفریحات دوران کودکیم این بود که
یه مگس میگرفتم بهش نخ می بستم بعد یکی دیگه هم میگرفتم بالهاشو میکندم میبستمش اون سر نخ بعد مگس سالمه پرواز میکرد و این یکی رو بکسل میکرد میبرد با خودش ، صحنه ی زیبایی بود.
روانی هم خودتونید !!!😹😹😹😹
تو خیابون با یکی دعوام شد یه دستش تو گچ بود، اومدم ادای آقا تختی رو در بیارم با یه دست باهاش دعوا کردم و یه دستمو اصلا استفاده نمیکردم، با اون دستش که تو گچ بود یدونه کوبید تو سرم الان سه روزه دنبال آدرس خونمون میگردم