قاشق چایخوری
سال ها گذشت و کسی ندید که انسانبا قاشق چایخوری چای بخورد...😐😑😂😂
سال ها گذشت و کسی ندید که انسانبا قاشق چایخوری چای بخورد...😐😑😂😂
این گوسفند فهمیده عید قربانه، تغییر شکل داده شناسایی نشه !
عید قربان پیشاپیش مبارک😂🌈
😂ساعت خنده😂
در حال مسافرت بودیم که پلیس راهنمائی و رانندگی جلوی ما را گرفت و گفت :
از کجا میائید و به کجا میروید؟؟
گفتیم از کنعان میائیم و به مصر میرویم😜😜
به همکارش گفت این شتران را به کنعان برگردان و قبض ۵۰۰ هزار تومان را در توشه آنها قرار بده😅😅
😂😂😂😂😂😂😂
دیروز رفتم پیش دکتر متخصص، دیدم ویزیتش هفتاد هزار تومان شده !!
به دکتر گفتم : اگر تخفیف میدی بگم کجام درد میکنه وگرنه خودت بگرد پیداش کن!
والله .....
پول مفت میگیرن جای درد هم خودمون باید بگیم!
مسئولین هم که اصلا رسیدگی نمیکنن !🤣😅😆😂🤣😅😆
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ﯾﻪ گز ﺧﺮﯾﺪم ... ﺭﻭﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :
ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ ﺣﺎﺝ ﺭﺿﺎ، ﺣﺎﺝ ﻋﻠﯽ، ﺣﺎﺝ ﺣﺴﯿﻦ، ﺣﺎﺝ ﺗﻘﯽ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ...
به خدﺍ ، ﺭﺍﺿﯽ ﻧﺒﻮﺩﯾﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ گز ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺣﺎﺟﯽ ﺑﯿﻮﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺯﺣﻤﺖ ..!!
😆😅🤣😂😆😅🤣
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیشب دستخط بچگی هامو بردم داروخونه !!!
دو بسته قرص استامینوفن کدئین بهم داد !!
تازه گفت خیلی هاشو ما نداریم !!!
باید بری هلال احمر
😂🤣😅😆😂🤣
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعضی از مردم سالی دوبار میرن امریکا ویزاشون باطل نشه
.
.اونوقت من هرسه ماه یکبار با خط ایرانسلم تک زنگ میزنم که خطم نسوزه..
خدایا این دلخوشی ها رو از ما نگیر !!!
😆😅🤣😂😆😅🤣😂
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی امروز گفت مامان بزرگم داره از آمریکا میاد !
خدایی من همیشه فکر میکردم مامان بزرگا فقط از مکه میان !!!
😆😅🤣😂😆😅🤣😂
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ مامانم ! ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ عمه ام ﺭﻭ ﺗﻮ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﭼﺎﭖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﭼﯽ ......
ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﮐﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﻣﯿﮑﻨﻪ ؟؟
🤣😂😅😆🤣😂😅
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سوار تاکسی شدم، کنارم یکی بود که دستش مرغ و روغن بود
خلاصه بدجور جا تنگ شده بود
گفتم : سبد کالاست ؟
گفت : آره
گفتم : ربش کو ؟
گفت : مگه ربم بود ؟
گفتم : مگه خبر نداری ؟
هیچی دیگه یارو پیاده شد رفت دنبال رب گوجه فرنگی !!!
خدایا منو ببخش !!!
خودت دیدی جا تنگ بود ...
🤣😅😂😆🤣😅😂😆
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دست فروشه اومده بهم جوراب زنونه نشون داد ... گفت یدونه بخر ، ارزونه
بش گفتم من نه زن دارم نه خواهر
گفت بخر بکش سرت برو دزدی !!!
یعنی تا حالا تو زندگیم به این شدت قانع نشده بودم
الانم دارم از تو زندان براتون پست میزارم ! 😆😂🤣😅😂🤣
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با مادرم رفتيم مغازه حيوانات يه چرخي زديم ، از يك مار خيلي خوشگل خوشم اومد
پرسيدم چند ؟
طرف گفت : ٢٠٠ هزار تومن
مادرم گفت : نه نماز ميخوني نه روزه ميگيري نه عبادت حاليته ، خودش مفت و مجاني مياد تو قبرت !! بيا بريم !!!!
قيافه ي من تو اون لحظه محشر بود !!!
🤣😂😆😅🤣😂😆😅
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بابام میگه گوشیو بذار بالا سرت سرساعت ۶ بیدارمون کنه !!!
میگم چرا خودت نمیذاری ؟؟
میگه سرطان زاس ... !! 😜😀
مطمئن شدم سرراهی ام.
چند تا پرورشگاه رفتم می گن چهرت خیلی آشناس !!! 😆😂🤣 🌺🍃🌺🍃 هی
______
لبخند بهترین هدیه ی من به چهره ی زیبای شماست 😍🌈💙🌹🎀
لبتون خندون😂
یه معلم دینی داشتیم ، دیوانه بود...
میگفت :
دوازده امام رو نام ببر ،👍
حالا از آخر به اول بگو ،😨
حالا امامای فرد ،😳
حالا زوجا ،🧐
حالا دوتا در میون!!!😎
میگفت : *هیشکی نمیدونه شب اول قبر سوالا چجوریمیاد ، باید خودتونو آماده کنید!!* 😑😂😆😅😨
امروز رفتم شهرداری واسه کار ساختمانی کارمنده پرسید :
*مالکی* یا *مملوک* ؟!
*وکیلی* یا *موکل* ؟!
*موجری* یا *مستاجر* ؟!
منم گفتم *الغوث الغوث خلصنا من النار یارب!!!*
گفت چی میگی😐
گفتم مگه جوشن کبیر نمیخونی؟؟؟؟
انداختنم بیرون پروندمم پاره کردن..😂
قیمت آیفون انقد گرون شده
که اگه از دستت بیوفته انگار با *پراید چپ کردی* 😂😂
*تلفظ صحیح چهارمین روز هفته کدام است؟؟؟؟*
*چارشنبه* ، *چاهارشنبه*
*چهارشنبه* ، *چارشمبه*
هیچکدوم نیست.
سه شنبه صحیحه.
چهارمین روز هفته سه شنبه هست!
🤣🤣🤣
هر جور حساب میکنم نمیفهمم *قدیما چجوری میرفتن*
*از سر چشمه آب میاوردن* ؛
ما پارچ یخچالمون خالی میشه هیشکی تو خونه مسئولیتشو به عهده نمیگیره.😆😆
*تو این روزهای تلخ، سعی کنید خنده را به دیگران هدیه کنید، حتی اگر تکراری باشه*😅😆
*هیچ میدونستید خنده، امری مسری هست، امیدوارم همیشه از سر شادی بخندید* 😅😅😂,
بای😅✌🏻
ديروز ديدم يه پسر بچه قدش به زنگ ايفون نميرسه هي داره خودشو ميکشونه بالا،
منم مثل يه رابين هود رفتم،گفتم:
ميخواي برات زنگ بزنم؟!
اونم سرشو تکون داد و گفت اوهوم…..
منم براي اينکه سريعتر در رو براش باز کنن دو سه بار زنگ زدم ،
بعدش با لبخند بهش گفتم: خوب ديگه چيکار کنم برات کوچولو ؟؟
گفت هيچي ديگه فرار کن تا صاحبخونه نيومده…!!
تو از اون ور برو من از اين ور...!!!
بچه نيستن بخدا گرازن…
با اين هيکلم يه ربع مثله اسب يورتمه ميرفتم.
من : به زودی بچه های دهه هزار و چهارصد !😂
ﺭﻭﺯﻱ ﺟﻮانی از پدرش ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮا اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ اﻳﻨﻘﺪﺭ ﺑﺮاﻱ ﭘﻮﻝ
ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭا ﻣﻲ ﺁﺯاﺭﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺪﻱ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ؟
پدرش ﻗﻮﻃﻲ ﻛﺒﺮﻳﺘﻲ اﺯ ﺟﻴﺐ ﺩﺭاﻭﺭﺩ ﺳﻪ عدد ﻛﺒﺮﻳﺖ ﺭا ﮔﺮﻓﺖ
و ﺩﻭ عدد ﺁﻥ ﺭا ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﻗﻮﻃﻲ ﻧﻬﺎﺩ ﺁﻥ ﻳﻚ عدد ﺭا ﻧﺼﻒ ﻛﺮﺩ
.
.
.
ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻧﺼﻔﻪ ﻛﻪ ﻧﻮﻙ ﺗﻴﺰﻱ ﺩاشت
ﻻﻱ ﺩﻧﺪاﻥ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺗﻤﻴﺰ ﻛﺮﺩ و ﮔﻔﺖ :
ﭼﻪ میدووونم!!
من : 😐گند زد تو داستان